نام ما را از ليست خط بزن...!

2010-12-05

قربان رفت و نويد آمدن غدير را داد و به راستي  چه سري است بين قربان و غدير !؟!
عيد هديه ولايت بعد از عيد قرباني خواسته ها و تسليم دل  كه مقدمه قبول ولايت ، گذشتن از خود است
ميان عاشق ومعشوق هيچ حايل نيست                     تو خود حجاب خودي ، حافظ از ميان برخيز
اي خداي من  
 روز عرفه در آغاز سفر قافله عشق در تاريخ نه با زبان خود كه بازبان حسين با تو مناجات كردم وخواستم مرا ببخشي،
 روز عيد قربان بااين اميد كه بخشيده شده ام وپاك به سوي تو آمده ام و خواستم عهدي ببندم كه بعد از اين فقط و فقط براي تو باشم فقط براي تو دوست بدارم وازهيچ كس جز دشمنان تو رنجيده خاطر نشوم، محور حب وبغضم فقط توباشي و تو
وخودم وخواسته هايم را همه زير پا بگذارم اين من و اين همه هستي من همه گام ها و رفتن ها ...همه نفس هاي من
اما اي خداي ولايت!!!
 در اين راه تنها و بي ولايت نمي توان قدم نهاد و مطمئن بود از رسيدن ، تنها باولايت ولي توست كه رفتن رسيدن است.
 وتواينگونه خواستي اي خداي من
 و من فروتنانه و درحالي كه راهي به غير از راه تو واميدي جز تو ندارم باولايت علي به سوي تو مي آيم .
اي خداي علي !!!
بپذير اين بنده را وياريش كن بفهمد نعمت ولايت را كه نعمتي كه در روز قيامت از آن سوال مي شود ولايت است ...
اي خداي علي صداي مظلوميت علي از پس قرن ها فاصله بازهم مي آيد، همان علي كه مي گفت درسينه من گنجينه هاييست كه ... اي علي ما نمي گذاريم كلام تو محجور و غريب دربين شيعيان تو بماند اگر تاحال كوتاهي كرده ايم از امروز نام مارا ازليست اهل كوفه خط بزن كه ماتصميم ديگري داريم زين پس ، دست كم با خواندن روزي يك صفحه از نهج البلاغه تو را خواهيم شناخت و آنگونه كه تو مي خواهي خواهيم شد.ديگر نمي گذاريم باچاه سخن بگويي كه ما همه حواسمان براي شنيدن كلام تو گوش خواهد شد.اي علي از ما راضي باش كه درسايه رضايت تو و پروردگار من آنگونه كه مردم كوفه باتو بودند بامولايمان سيدعلي آن گونه نخواهيم بود وتنهايش نخواهيم گذاشت با نداي اين عمار او همه ما جان بركف ، نقش عمار را براي او بازي خواهيم كرد وبا دلي سربلند و سري سربه زير به ملاقات خدا خواهيم رفت .
ان شاالله...

0 comments:

Post a Comment

طراحی شده توسط Qwilm!. ترجمه شده به زبان فارسی مجتبی ستوده